امام رضـا (ع)، خورشیـد عالمتـابی که در مشرق غـروب کرد

مولای من! تو را امام غریب می‌نامند، می‌دانم بد میزبانی بودند و در مهمان‌نوازی  وفا نکردند.

مولای من! بعد از گذشت روزگار، حال تو میزبان ما  هستی؛ تو میزبان گریه‌ها و نیازها؛ غم‌ها و دلتنگی‌های ما هستی.
تو که غریبی را احساس کرده‌ای! حال غریبه‌ها به آستان کرم تو چشم دوخته‌اند و به  دستان پر مهرت توسل کرده‌اند.

مولای من! می‌خواهم از زائرانی بگویم که جاده به جاده و شهر به شهر گذشته‌اند تا نفسی مهمان شوند و از می عشق تو بنوشند.

ای آفتاب مهربانی! می‌خواهم از خورشید بگویم که هر  طلوع با انوار خود به پنجره فولاد تو چنگ می‌زند و از ضریح تو نور می‌گیرد.

ای حجت خدا! خوش به حال جاده که از قدوم زائرانت بغض  تنهایی خود را می‌شکند و خاک پایشان را به سینه زخم‌آلود خود می‌زند که عمری است از  طواف تو جا مانده است.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 11 دی 1392برچسب:, | 18:27 | نویسنده : Tuba bagheri |

.: Weblog Themes By VatanSkin :.